۱۳۹۱ اسفند ۳۰, چهارشنبه

حکایت وحید خراسانی و خامنه‌ای


از چند ماه پیش که آیت‌الله وحید خراسانی بالاترین مقام مذهبی غیردولتی، انتقادات نسبتاً حادی را نسبت به اظهارات آقای خامنه‌ای درباره گریستن در عزاداری عاشورا و اینکه لازم نیست بلند گریه کنید و به سینه بکوبید و و نیز عملکرد دولت در حاشیه دروس خارج خود عنوان کرده بود. از جمله یکبار نیز گفته بود من و آقای خامنه‌ای تا کی زنده‌ایم؟ بهتر است برای خود به جای لعنت، خدابیامرزی فراهم کنیم.
ماه پیش خامنه‌ای آقای جواد شهرستانی داماد و نماینده آقای سیستانی را فرا خوانده بود و ضمن انتقاد از مواضع آقای وحید خراسانی به او گفته بود بهتر است آقای سیستانی تذکراتی به ایشان بدهد چون من نمی‌توانم جلوی بچه‌های سپاه را که سخت عصبانی هستند بگیرم و ممکن است آنچه برای آقای منتظری پیش آمد برای ایشان نیز پیش بیاید. شهرستانی بلافاصله با فرزند ارشد آقای وحید تماس گرفته بود که فوراً به نجف بروید آقای سیستانی کار واجب با شما دارد. در یک سفر سه روزه فرزند آقای وحید به نجف رفته و با آقای سیستانی دیدار کرده بود. توصیه مراجع اعلای شیعه به واسطه فرزند آقای وحید به ایشان این بود که باید دم فرو بست و مجال نداد تا حکومت حرمت مرجعیت را بیش از این بشکند. پیغام به آقای وحید رسیده بود و از ماه گذشته ایشان سکوت پیشه کرده است و دم بر نمی‌آورد. آقای وحید مثل دیگر آقایان نه برای جوانان پرپرشده در خیابان، نه برای آنها که در کهریزک مورد تجاوز قرار گرفتند و نه برای حال و روز زندانیان سیاسی تحت شکنجه و فشار نیز هرگز زبان باز نکرد و کلامی در اعتراض نگفت. اما درباب صدای گریه و نمایش چهره حضرت عباس در یک سریال تلویزیونی عمامه بر زمین کوفت و اعتراض کرد. حالا دیگر این نوع اعتراض را نیز از ایشان نخواهیم شنید چون حضرات آنقدر در فکر اعتبار خود و مرید و مقلد هستند که فرصتی برای شنیدن دردهای مردم و اعتراض به عملکرد جنایتکارانه حکومت ندارند.

About Me

Blogroll

فرم تماس

نام

ایمیل *

پیام *

Blogger Template

About

Featured Posts Coolbthemes

درباره من

من جمشید چالنگی متولد 1326 در مسجد سلیمان هستم. با 46 سال سابقه فعالیت در عرصه ژورنالیسم و رسانه و مجری گری تلاش کرده ام که به اعتلای آگاهی سیاسی و اجتماعی هموطنان عزیزم کمک کنم.